شباهت امام زمان باپیامبران الهی
? چه شباهتهایی میان پیامبران الهی و امام زمان(عج) وجود دارد؟
? امام زين العابدين (عليه السلام) فرموده است: (در قائم ما چند سنت از سنن پيغمبران است: يک سنت از آدم ويک سنت از نوح و يک سنت از ابراهيم، و يک سنت از موسى، و يک سنت از عيسى ويک سنت از ايوب وسنتى از محمد (صلى الله عليه و آله و سلم)، اما آن سنتى که از آدم و نوح دارد طول عمر است، از ابراهيم پنهان بودن ولادتش و دورى گزيدن وى از مردم است، از موسى ترس وغيبت از مردم، از عيسى اختلافى که مردم درباره او دارند، از ايوب، فرج بعد از شدت، و از محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) قيام با شمشير است). (1)
محمد بن مسلم روايت نموده که گفت: خدمت امام باقر (عليه السلام) رسيدم تا درباره قائم آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) از آن حضرت پرسشى کنم. پيش از آنکه من سؤالى بنمايم، فرمود: اى محمد بن مسلم، در قائم آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) پنج شباهت از پيغمبران است: شباهت يونس بن متى، يوسف بن يعقوب، موسى، عيسى و محمد صلوات الله عليهم.
شباهتى که به يونس دارد، غيبت اوست که بعد از پيرى به صورت جوانى به سوى قريش بازگشت. شباهت او به به يوسف؛ غيبت و پنهانى او از خواص خود و عموم مردم و برادرانش و اشکالى بود که کار او براى پدرش يعقوب پديد آورده بود، با اينکه مسافت بين او و پدر و کسان و علاقمندانش نزديک بود. شباهتى که به موسى دارد، ترس ممتد او از مردم و غيبت طولانى و مخفى ماجراى ولايتش، و پنهان گشتن پيروان او به واسطه آزار و خوارى که بعد از وى به آنها رسيد؛ تا جايى که خداوند متعال، فرمان را صادر کرد و بر دشمنانش پيروز داشت. شباهت او به عيسى، اختلافى است که مردم درباره او دارند. زيرا جماعتى گفتند: او متولد نشده، وعده اى گفتند: او مرده است، و گروهى نيز گفتند: او را کشتند و به دار آويختند.
و اما شباهتى که به جد خويش حضرت محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) دارد، قيام به شمشير و کشتن دشمنان خدا و رسول و جباران و گردنکشان و پيروزى وى به وسيله شمشير و رعبى است که در دلها پديد مى آورد، از جمله علامات قيام او و خروج سفيانى از جانب شام و شخص يمنى از يمن، و صدايى آسمانى در ماه مبارک رمضان، و ندا کننده اى است که او را به نام و نام پدرش صدا مى زند). (2)
(1) کمال الدين و تمام النعمه، شيخ صدوق، ص 322.
(2) مهدى موعود، ترجمه و نگارش على دوانى، ص 481.
?????
? اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج ?
نخستین سخنانی که امام زمان(عج) بعدازظهورمیفرمایند
? اولین سخنانی که امام زمان (عج) بعد از ظهور میفرمایند. ?
? هنگامى که خداوند اذن ظهور به امام مهدى (عج) بدهد، آن حضرت براى اصلاح جهانى قيام مى کند و در کنار خانه خدا در ميان رکن و مقام از سيصد و سيزده يار باوفايش که فرماندهان لشکرى و کشورى حکومت حقه هستند بيعت مى گيرد، و نخستين جمله اى را که بر زبان جارى مى فرمايد، آيه (بقيه الله..). است. چنانکه امام باقر (ع) مى فرمايد: (هنگامى که مهدى (ع) ظاهر شود، پشت خود را به خانه کعبه تکيه مى دهد و اولين سخنى که مى گويد، اين آيه شريفه است: (بقيه الله خير لکم ان کنتم مؤمنين).
و نيز مفضل از امام صادق (ع) روايت مى کند که فرمود: (قائم (عج) پشت خود را به ديوار کعبه تکيه داده مردم جهان را مخاطب قرار مى دهد و مى فرمايد: (هر کس بخواهد آدم و شيث را ببيند اينک منم آدم و شيث. هر کس بخواهد نوح و سام را ببيند اينک منم نوح و سام. هر کس بخواهد ابراهيم و اسماعيل را ببيند اينک منم ابراهيم و اسماعيل. هر کس بخواهد موسى و يوشع را ببيند اينک منم موسى و يوشع. هر کس بخواهد عيسى و شمعون را ببيند اينک منم عيسى و شمعون. هر کس بخواهد محمد و على (عليهما السلام) را ببيند اينک منم محمد و على. هر کس بخواهد حسن و حسين را ببيند، اينک منم حسن و حسين. هر کس بخواهد امامها را از اولاد حسين ببيند، اينک منم آن امامان معصوم از نسل پاک حسين.
اينک به سخنانم گوش فرا دهيد تا شما را از آنچه شنيده و مى دانيد وآنچه تا کنون نشنيده و نمى دانيد، خبر دهم… هر کس کتابهاى آسمانى را مى شناسد گوش فرا دهد..).
آنگاه امام مهدى (عج) به خواندن کتابهاى آسمانى مى پردازد، و صحيفه آدم و شيث و نوح و ابراهيم عليهم السلام را مى خواند، و هم تورات و انجيل و زبور را… وسپس قرآن کريم را…).
چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنيدن
به رخت نظاره کردن، سخن خدا شنيدن
? بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 53، ص 9
???
? اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج ?
✴️ جایی که تکبر بدنیست!!
? رهبرمعظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای(حفظه الله):
در روایات است که تکبّر از همه کس بد است مگر از زن در مقابل مرد بیگانه.
❇️ زن باید حالت کبریا داشته باشد و نباید حالت خضوع و تسلیم بر او مستولی شود. این هم نمونهی بزرگ دیگر، که زینب کبراست.
? زن مسلمان، از هر طرف که ملاحظه کند، #زینب_کبری را شاخص میبیند.
? زینب کبری از لحاظ علمی، یک عالمهی معروف به علم در جامعهی اسلامیِ آن روز بود.
(۱۳۷۴/۰۷/۱۲)
#وفات_حضرت_زینب
رمز تشرّف خدمت حضرت ولی عصر (عج)
اینگونه باشیم؛ (رمز تشرّف خدمت حضرت ولے عصر عج)
حاج علے مقدّسے در ده فرسخے اصفهان باغے داشت و در آن ساڪن بود.
او قبلا دوباغ داشت و با همسرش در یڪے از آن دو باغ زندگے مے ڪرد. فرزندے هم نداشتند. براے این ڪه غذاے شبهه ناک نخورند همه مایحتاج خود را خود تامین مے ڪردند و به ندرت به شهر مے رفتند.
روزے مرد فقیرے به حاج علے مراجعه مے ڪند و براے تهیه جهیزیه دخترش از او ڪمک مے خواهد.
حاج علے یڪے از دو باغش را مے فروشد و شب به در خانه آن مرد مے رود و پول باغ را یڪجا به او مے دهد.
پنج شنبه شب همان هفته متوجه مے شود ڪه ڪسے درب باغ را مے زند.
در را باز مے ڪند، سیدے با جلالت را مشاهده مے ڪند. او را به داخل باغ دعوت مے ڪند، مے بیند او پیوسته در حال گفتن ذڪر است. پس از لحظاتے به حاج علے مے فرماید: ڪارے را ڪه این هفته انجام دادے خبرش به ما رسید.
متوجه مے شود ڪه وے امام زمان (عج) است بر مے خیزد و بر دستان حضرت بوسه مے زند. حضرت او را مورد عنایت قرار داده و وعده ادامه ملاقات مے دهند و پس از اقامه نماز صبح تشریف مے برند.
مرحوم سید علے حسینے دولت آبادے میفرمود:
روزے در خانه بودم ڪه دیدم در مے زنند. پیرمردے بود با ظرفے انگور، گفت آسید علے شما هستید؟ گفتم بله، گفت: اشتباه نیامده ام، ڪسے ڪه شما را به من معرفے ڪرده است اشتباه نمے ڪند.
او را به داخل دعوت ڪردم. پرسید: شما با امام زمان عج ملاقات دارید؟ گفتم نه، او سوال خود را تڪرار ڪرد و من انڪار ڪردم.
پرسید مگر شمابراے حاج عباس ربیعے توسل ندارید؟ گفتم بله. گفت: همان شخصے ڪه شما را به من معرفے ڪرده به من فرموده ڪه شما با ایشان ملاقات دارید. گفتم: اگر ایشان خودشان فرموده باشند انڪار نمے ڪنم.
آن پیرمرد حاج علے مقدّسے بود ڪه سید علے را به باغ خود دعوت ڪرد.
مرحوم سید علے حسینے میگفت: امام زمان (عج) به من فرمود با ایشان رفیق باشم.
رفاقت میان این دو چندین سال ادامه داشت، تا این ڪه دوستان سید علے حسینے از او شنیدند ڪه حاج علے مقدّسے در باغ خود از دنیا رفته و همان جا مدفون شده است. (هنوز ڪسے محل دفن او را نمے داند).
منبع:از هجر تا وصال، حمید رضا فتحے، ص 185 - 181.
غافل ازاینکه تو اَصلِ بهاری آقا
****************
من شنیدم که شما فصل بهاری آقا
به دلِ خستۀ ما جان و قراری آقا
دَر هَیاهویِ شب عید تو را گُم کردیم
غافل از اینکه شما اَصلِ بهاری آقا
عُمرِ امسال گذشت و خبری از تو نَشد
هوسِ آمدن،این جمعه نداری آقا؟
————–