امام زمان ازنگاه مقام معظم رهبری(۱)
خورشید فروزان
امروز وجود مقدس حضرت حجت - ارواحنا فداه - در میان انسان های روی زمین، منبع برکت، منبع علم، منبع درخشندگی، زیبایی و همه خیرات است.
…برای انسانی که دارای معرفت باشد، موهبتی از این برتر نیست که احساس کند، ولی خدا، امام بر حق، عبد صالح، بنده برگزیده در میان همه بندگان عالم و مخاطب به خطاب خلافت الهی در زمین، با او و در کنار او است; او را می بیند و با او مرتبط است. (1)
مهدی موعود (عج)، مظهر رحمت و قدرت حق و مظهر عدل الهی است و کسانی که بتوانند با این کانون شعاع رحمت و تفضلات الهی، ارتباط روحی و معنوی برقرار کنند، در تقرب به خداوند، توفیق بیشتری می یابند; زیرا نفس توسل و توجه و ارتباط قلبی با آن حضرت، موجب عروج و رشد روحی و معنوی انسان می شود. (2)
… یکی از آن خورشیدهای فروزان، به فضل و کمک پروردگار و به اراده الهی، امروز در زمان ما به عنوان «بقیة الله فی ارضه » ; به عنوان «حجة الله علی عباده » ; به عنوان «صاحب زمان » و «ولی مطلق الهی در روی زمین » وجود دارد. برکات وجود او، [و] انوار ساطعه از وجود او، امروز هم به بشر می رسد… این خورشید معنوی و الهی بازمانده اهل بیت علیهم السلام است. (3)
ولی عصر - صلوات الله علیه - میراث بر همه پیامبران الهی است. (4)
امام بزرگوار و عزیز و معصوم و قطب عالم امکان و ملجا همه خلایق، اگرچه غایب است و ظهور نکرده، اما حضور دارد. (5)
امام زمان (عج) امانت و گوهر درخشنده عظیم آفرینش در میان ما، امروز بی گمان بیش از هر زمان، متوجه و مراقب این ملت است. (6)
نقش مهدویت
امید
اعتقاد به مهدویت، به وجود مقدس مهدی موعود - ارواحنا فداه - امید را در دلها زنده می کند. هیچ وقت انسانی که معتقد به این اصل است، نا امید نمی شود; چرا؟ چون می داند یک پایان روشن حتمی، وجود دارد… سعی می کند که خودش را به آن برساند. (7)
اعتقاد به قضیه مهدی (عج) و موضوع ظهور و فرج و انتظار، گنجینه عظیمی است که ملت ها می توانند از آن، بهره های فراوانی ببرند. شما کشتی ای را در یک دریای طوفانی فرض کنید. اگر کسانی که در این کشتی هستند، عقیده داشته باشند; که اطراف آنها تا هزار فرسنگ، هیچ ساحلی وجود ندارد و آب و نان و وسایل حرکت اندکی داشته باشند، کسانی که در این کشتی هستند، چه کار می کنند؟ آیا هیچ تصور می شود که اینها برای آن که حرکت کنند و کشتی را پیش ببرند، تلاشی بکنند ؟ نه، چون به نظر خودشان، مرگشان حتمی است. وقتی انسان مرگش حتمی است، دیگر چه حرکت و تلاشی باید بکند؟ امید و افقی وجود ندارد. یکی از کارهایی که می توانند انجام دهند، این است که در این مجموعه کوچک، هرکس به کار خودش سرگرم شود. آن کسی که اهل آرام مردن است، بخوابد تا بمیرد و آن که اهل تجاوز به دیگران است، حق دیگران را بگیرد تا آن که چند ساعتی بیشتر زنده بماند.
طور دیگر هم این است که کسانی که در همین کشتی هستند، یقین داشته باشند و بدانند که در نزدیکی آنها، ساحلی وجود دارد. حالا اگر دور و یا نزدیک است و چقدر کار دارند تا به آن جا برسند، معلوم نیست. اما قطعا ساحلی که در دسترس آنها است، وجود دارد. این افراد چه کار می کنند؟ اینها تلاش می کنند که خود را به آن ساحل، برسانند و اگر یک ساعت هم به آنها وقت داده بشود; از آن یک ساعت برای حرکت و تلاش صحیح و جهت دار استفاده خواهند کرد، و فکرشان را روی هم خواهند ریخت و تلاش شان را یکی خواهند کرد تا شاید بتوانند خود را به آن ساحل برسانند .
«امید» ، چنین نقشی دارد . همین قدر که امیدی در دل انسان به وجود آمد، مرگ بال های خود را جمع می کند و کنار می رود. امید موجب می شود، انسان تلاش و حرکت کند; پیش ببرد; مبارزه کند و زنده بماند. فرض کنید ملتی در زیر سلطه ظالمانه قدرت مسلطی، قرار دارد و هیچ امیدی هم ندارد. این ملت مجبور است، تسلیم بشود. اگر تسلیم نشد، کارهای کور و بی جهتی انجام می دهد; اما اگر این ملت و جماعت، امیدی در دلشان باشد و بدانند که عاقبت خوبی حتما وجود دارد، اینها چه می کنند؟ طبیعی است که مبارزه خواهند کرد و مبارزه را نظم خواهند داد و اگر مانعی در راه مبارزه وجود داشته باشد، او را برطرف خواهند کرد.
بشریت در طول تاریخ و در حیات اجتماعی، مثل همان سرنشینان یک کشتی طوفان زده، همیشه گرفتار مشکلاتی از سوی قدرتمندان، ستمگران، قوی دستان و مسلطین بر امور انسان های مظلوم بوده است. امید، موجب می شود که انسان، مبارزه کند و راه را باز نماید و پیش برود. وقتی به شما می گویند انتظار بکشید; یعنی، این وضعیتی که امروز شما را رنج می دهد و دلتان را به درد می آورد، ابدی نیست و تمام خواهد شد. ببینید چقدر انسان، حیات و نشاط پیدا می کند. این، نقش اعتقاد به امام زمان - صلوات الله علیه و ارواحنا فداه - است. این نقش اعتقاد به مهدی موعود می باشد. این عقیده است که شیعه راتا امروز، از آن همه پیچ وخم های عجیب وغریبی که در سرراهش قرار داده بودند ، عبور داده است. (8)
پی نوشت ها:
1) روزنامه جمهوری اسلامی 4/9/78.
2) روزنامه رسالت 16/10/74.
3) سخنرانی جشن بزرگ منتظران ظهور 3/9/78.
4) خطبه نماز جمعه 6/4/59.
5) جمهوری اسلامی 19/10/74.
6) خطبه نماز جمعه 19/10/59.
7) رسالت 26/9/76.
8) جمهوری اسلامی 19/10/74.
احکام قی کردن روزه دار
هرگاه روزه دار عمداً قَى کند اگر چه بهواسطه ى بيمارى و مانند آن ناچار به اين کار باشد، روزهاش باطل مىشود ولى اگر سهواً يا بىاختيار قى کند اشکال ندارد.
۱۶۷. اگر در هنگام آروغ زدن چيزى در دهانش بيايد بايد آن را بيرون بريزد و اگر بىاختيار فرو رود روزهاش صحيح است.
قى کردن در حالت تهوع
۱۶۸. اگر روزهدار به جهت حالت تهوّع، قَى كند؛ روزهاش چه حكمى دارد؟
جواب) اگر بىاختيار باشد، اشكال ندارد؛ ولى اگر از روى عمد باشد، روزه را باطل مىكند.
قى کردن در حال روزه
س: اگر روزه دار به جهت حالت تهوع ، قى كند؛ روزه اش چه حكمى دارد؟
جواب) اگر بىاختيار باشد، اشكال ندارد؛ ولى اگر از روى عمد باشد، روزه را باطل مى كند.
حكم موادى كه از معده وارد دهان شده در حال روزه
۸۱٫ گاهى اوقات انسان ترش مىکند، يعنى موادى ترش مزه از معده او به فضاى دهان او مىآيد.حال اگر روزهدارى ترش کند و اين مواد را سهواً يا عمداً قورت دهد، روزهاش چه حكمى دارد؟
جواب) اگر پس از آنکه به فضاى دهان آمد عمداً و اختياراً فرو برد، روزهاش باطل مىشود ولى سهواً مبطل روزه نيست.
۳۳۰. اگر چيزى از اندرون روزهدار به دهان او برگردد، نبايد آن را دوباره فرو برد، و اگر عمداً فرو برد قضا و کفاره بر او واجب مىشود.
قى كردن عمدى
۳۴۵. آيا قى كردن عمدى موجب كفّاره است؟
جواب) قَى موجب كفّاره است.
منبع: استفتائات مقام معظم رهبري .
✴️ جایی که تکبر بدنیست!!
? رهبرمعظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای(حفظه الله):
در روایات است که تکبّر از همه کس بد است مگر از زن در مقابل مرد بیگانه.
❇️ زن باید حالت کبریا داشته باشد و نباید حالت خضوع و تسلیم بر او مستولی شود. این هم نمونهی بزرگ دیگر، که زینب کبراست.
? زن مسلمان، از هر طرف که ملاحظه کند، #زینب_کبری را شاخص میبیند.
? زینب کبری از لحاظ علمی، یک عالمهی معروف به علم در جامعهی اسلامیِ آن روز بود.
(۱۳۷۴/۰۷/۱۲)
#وفات_حضرت_زینب
مایه ی آزادی
حجاب مایه ی تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه ی مادیگرایان، مایه ی اسارت زن نیست. زن با برداشتن حجابهای خود، با عریان کردن آن چیزی که خدای متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را کوچک میکند، خودش را سبک میکند، خودش را کم ارزش میکند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذاری زن است، سنگین شدن کفه ی آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئله ی حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهای الهی است.
منبع : دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (۱۳۹۵/۴/۲۳).
شهادت،مرگ حسابگرانه ومعامله ای پرسود باخداونداست.
در امر شهادت آنچه مهم است این است که کسی آماده بشود جان خودش را کف دستش بگیرد برای بذل در راه خدا؛ ایثارگران ما، رزمندگان ما، فداکاران ما که جانشان را کف دستشان گرفتند و رفتند، همهی اینها این فضیلت را دارند، منتها گاهی خدای متعال نسبت به کسانی تفضّل ویژهای میکند و پاداش آنها را که شهادت است به آنها نقد میدهد، بنابراین ارزششان و اعتبارشان میشود چند برابر؛ برای خاطر اینکه از خدای متعال پاداش این مجاهدت را بهصورت نقد گرفتند:(اِنَّ اللهَ اشـتَریّْ مِنَ المُـؤمِنینَ اَنفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّـةَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ فَیَقتُلونَ وَ یُقتَلونَ وَعـدًا عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوریّْةِ وَ الاِنجیـلِ وَ القُرءان)
یعنی خدای متعال جانشان را، این متاع را از اینها قبول کرد و در مقابل، بهشت را به آنها داد؛ بالاترین معامله این است، بالاترین سود این است. جان ما همان سرمایهای است که بههرحال خواهی نخواهی از بین خواهد رفت؛ یعنی هیچکس نیست که این جان و عمر را که باارزشترین سرمایهی انسانی او است، بتواند نگه دارد؛ یک مدّتی هست؛ بعد، از ما گرفته خواهد شد. به شکلهای مختلفی گرفته خواهد شد؛ یک نفری مثلاً تصادف میکند در بیابان یا خیابان و با تصادف از بین میرود؛ یکی با بیماری از بین میرود؛ [امّا] یکی این جان را با خدا معامله میکند؛ این جانِ از بین رفتنی را معامله میکند. بنده پیش از انقلاب در سخنرانیها مکرّر این را میگفتم که شهادت مرگ تاجرانه است، مرگ حسابگرانه است؛ کسی که در راه خدا شهید میشود، در واقع بهترین حسابگری را دارد میکند، چون این [جان] که ماندنی نیست؛ مثل تعبیر معروف «روغن ریخته، نذر امامزاده» است. خب این روغنِ ریخته است دیگر، اینکه ماندنی نیست؛ این را آدم نذر امامزاده بکند، خیلی باارزش است، خیلی زرنگی میخواهد؛ این زرنگی را شهدای ما داشتند که توانستند این جانِ از بین رفتنی را با خدای متعال معامله کنند و خدای متعال با این لحن با اینها حرف بزند: اِنَّ اللهَ اشـتَریّْ مِنَ المُـؤمِنینَ اَنفُسَهُم؛ پروردگارا! ما که هستیم که تو جان ما را بخری؟ این جان مال تو است، متعلّق به تو است، اصلاً ما که اختیاری در مورد آن نداریم؛ ببینید چقدر خدای متعال ارزش قائل میشود برای این مجاهد فیسبیلاللّه؛ مِنَ المُـؤمِنینَ اَنفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّـةَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ فَیَقتُلونَ وَ یُقتَلون؛ این است؛ خدای متعال برای شهدای ما این را قرار داده است؛ این ارزش را ما خیلی باید گرامی بداریم .
Khamenei.ir